مقیم لندن بود.
تعریفمی کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد.
راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 سنت اضافه تر می دهد!
می گفت : چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم کهبیست سنت اضافه را برگردانم یا نه؟
آخر سر بر خودم پیروز شدم وبیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی.
گذشت و به مقصد رسیدیم .
موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت: آقا از شما ممنونم.
پرسیدم بابت چی؟
تاریخ : سه شنبه 92/9/19 | 12:41 عصر | نویسنده : حمیدرضا عزیزی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.