فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا ساز
داستان گربه را دم حجله کشتن: - عمو همه چی دان

می گویند:در ایام قدیم دختری تند خو و بد اخلاق وجود داشته که هیچ کس حاضر به ازدواج با او نبوده است.پس از چندی پسری از اهالی شهامت به خرج می دهد و تصمیم می گیرد که با وی ازدواج کند. بر خلاف نظر همه،او می گوید که می تواند دخترک را رام کند.خلاصه پس از مراسم عروسی،عروس و داماد وارد حجله میشوند،پسرک احساس تشنگی می کند. گربه ای در اتاق وجود داشته از وی می خواهد که آب بیاورد.چند بار تکرار می کند که ای گربه برو برای من آب بیاور.چند بار تکرار میکند که ای گربه بر برای من آب بیاور.گربه بیچاره که از همه جا بی خبر بوده از جایش تکان نمی خورد تا اینکه مر جوان چاقویش را از غلاف بیرون می کشد و سر گربه را از تنش جدا میکند. سپس رو به دختر می کند و می گوید برو آب بیار......




تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 93/3/1 | 7:14 عصر | نویسنده : حمیدرضا عزیزی | نظر

  • بک لینک | قالب وبلاگ | گسیختن
  • کد ماوس

    
  • از قدیم تا کنون
  • پیچک