هم?ن ا?ن مامانم اومد بهم گفت : بگ?ر بخواب ، ب? خواب? سلولها? مغز رو پ?ر م? کنه ! منم گفتم : مامان جان ، من مغزم کجا بود که سلول داشتهباشه ؟ ه?چ? د?گه ، قانع شد و رفت ! . ..
.
.
برو ادامه مطالب...
.
.
بعض? وقتا ?زمه که تکل?فتو با خودت روشن کن? ، رودروا?س? ها رو بذار?کنار مثه ?ه کوه قو? باش? ، قاطع و استوار از جلو? لپ تاپ بلند بش? و بر? دستشو??...
.
.
.
یکی اومد با احساساتم بازی کرد ،دو هیچ بردمش!!!!
.
.
.
. .... میگن تو بهشت سر کلاس استاد هی میگه خسته نباشید ! دانشجوها میگن خسته نیستیم بقیه درسو بگو دیگه . . . !
.
.
.
... به اونایی که عجله دارن فارغ التحصیل شن یادآوری کنم که عزیزم بیرون که کار نیست ، باور کن خونه هم هیچ خبری نیست ! همون دانشگاه بمون حداقل هر کی پرسید چیکار میکنی بگی دانشجو هستم...
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که روزی دخترا هم بتونن مثه پسرا اینقدر قشنگ زیر ابرو بردارن!...
.
.
.
امروز داشتم برمیگشتم خونه یه مرده ازم پرسید افق کجاست؟ گفتم: همینو مستقیم بری تو افق محو میشیدیدم بد نگاه کرد(شایدم نفهمید چی گفتم) بهش گفتم:کجا بهتون ادرس دادن؟ گفت: کوچه ی کنار مروارید نگو یارو موسسه زبان افق رو میگفت. اینقدر ضایع شده بودم که نفهمیدم چه جوری خودمو محو کنم. ...
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که آزمایش خون بدم بعدش مثل تو فیلما آزمایشم جابه جابشه
بعدش زنگ بزنن بگن: متاسفیم :|
البته اگه شانس منه زنگ میزنن میگن:
تبریک میگیم :بارداری
.
.
.
...یکی از فانتزیام اینه بفهمم جرا با اینکه سالهاست در تولید گوجه فرنگی خود کفا شدیم اما هنوز اسمش به گوجه ملی تغییر نیافته
!
.
.
.
...یکی از تفریحات واقعا مفرح خانوادگی ما اینه که وقتی خونه ایم یواشکی به هم یا به خونه زنگ بزنیم بعد بشینیم به طرف که میدوه سمت گوشی بخندیم !
.
.
.
شوهر : خانوم ! غذا آمادس ؟
همسر : هنوز نه باید یه کمی صبر کنی !
شوهر : پس من میرم بیرون یه چیزی میخورم و برمیگردم !!
همسر : لطفا فقط 5 دقیقه صبر کن !
شوهر : یعنی غذا 5 دقیق دیگه آمادس ؟!
همسر : نه دیگه ! من 5 دقیقه دیگه آماده میشم بریم بیرون !
.
.
.
گوشیم فارسی نداره همیشه مینویسم سلام گلم که میشه سلام کلم و همیشه جواب میگیرم سلام چغندر ، سلام کاهو ، سلام شلغم !
باید برم یکی از اینا که راحت از تو جیب درمیاد بخرم !
.
.
.
دختره : یه شارژ بفرست.
پسره : چند سالته ؟؟؟
دختره : یه شارژ بفرست.
پسره : خیلی دوسِت دارم میخوام بیام خواستگاریت !
دختره : واقعا ؟؟؟ کِی ؟
پسره : یه شارژ بفرست …
.
.
.
.یکی از فانتزیام اینه که شکمم اجازه میداد اعتصاب غذا کنم بلکه جواب میدادو مشکلاتم حل میشد!! تازه خعلی هم کلاس داشت!
اما لامصب اصن اجازه نمیده که
.
.
برو ادامه مطالب...
.
.
بعض? وقتا ?زمه که تکل?فتو با خودت روشن کن? ، رودروا?س? ها رو بذار?کنار مثه ?ه کوه قو? باش? ، قاطع و استوار از جلو? لپ تاپ بلند بش? و بر? دستشو??...
.
.
.
یکی اومد با احساساتم بازی کرد ،دو هیچ بردمش!!!!
.
.
.
. .... میگن تو بهشت سر کلاس استاد هی میگه خسته نباشید ! دانشجوها میگن خسته نیستیم بقیه درسو بگو دیگه . . . !
.
.
.
... به اونایی که عجله دارن فارغ التحصیل شن یادآوری کنم که عزیزم بیرون که کار نیست ، باور کن خونه هم هیچ خبری نیست ! همون دانشگاه بمون حداقل هر کی پرسید چیکار میکنی بگی دانشجو هستم...
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که روزی دخترا هم بتونن مثه پسرا اینقدر قشنگ زیر ابرو بردارن!...
.
.
.
امروز داشتم برمیگشتم خونه یه مرده ازم پرسید افق کجاست؟ گفتم: همینو مستقیم بری تو افق محو میشیدیدم بد نگاه کرد(شایدم نفهمید چی گفتم) بهش گفتم:کجا بهتون ادرس دادن؟ گفت: کوچه ی کنار مروارید نگو یارو موسسه زبان افق رو میگفت. اینقدر ضایع شده بودم که نفهمیدم چه جوری خودمو محو کنم. ...
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که آزمایش خون بدم بعدش مثل تو فیلما آزمایشم جابه جابشه
بعدش زنگ بزنن بگن: متاسفیم :|
البته اگه شانس منه زنگ میزنن میگن:
تبریک میگیم :بارداری
.
.
.
...یکی از فانتزیام اینه بفهمم جرا با اینکه سالهاست در تولید گوجه فرنگی خود کفا شدیم اما هنوز اسمش به گوجه ملی تغییر نیافته
!
.
.
.
...یکی از تفریحات واقعا مفرح خانوادگی ما اینه که وقتی خونه ایم یواشکی به هم یا به خونه زنگ بزنیم بعد بشینیم به طرف که میدوه سمت گوشی بخندیم !
.
.
.
شوهر : خانوم ! غذا آمادس ؟
همسر : هنوز نه باید یه کمی صبر کنی !
شوهر : پس من میرم بیرون یه چیزی میخورم و برمیگردم !!
همسر : لطفا فقط 5 دقیقه صبر کن !
شوهر : یعنی غذا 5 دقیق دیگه آمادس ؟!
همسر : نه دیگه ! من 5 دقیقه دیگه آماده میشم بریم بیرون !
.
.
.
گوشیم فارسی نداره همیشه مینویسم سلام گلم که میشه سلام کلم و همیشه جواب میگیرم سلام چغندر ، سلام کاهو ، سلام شلغم !
باید برم یکی از اینا که راحت از تو جیب درمیاد بخرم !
.
.
.
دختره : یه شارژ بفرست.
پسره : چند سالته ؟؟؟
دختره : یه شارژ بفرست.
پسره : خیلی دوسِت دارم میخوام بیام خواستگاریت !
دختره : واقعا ؟؟؟ کِی ؟
پسره : یه شارژ بفرست …
.
.
.
.یکی از فانتزیام اینه که شکمم اجازه میداد اعتصاب غذا کنم بلکه جواب میدادو مشکلاتم حل میشد!! تازه خعلی هم کلاس داشت!
اما لامصب اصن اجازه نمیده که
تاریخ : چهارشنبه 92/12/14 | 9:46 صبح | نویسنده : حمیدرضا عزیزی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.