فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا ساز
آذر 92 - عمو همه چی دان
سفارش تبلیغ

بزای دیدن عکس ها به ادامه مطلب برید

ادامه مطلب...


تاریخ : سه شنبه 92/9/19 | 12:22 عصر | نویسنده : حمیدرضا عزیزی | نظر

اونی که واسه شما"ادعا"می کند واسه بودن با ما "دعا"می کند.




تاریخ : سه شنبه 92/9/19 | 11:2 صبح | نویسنده : حمیدرضا عزیزی | نظر

سلامتی سربازی که کارت پایان خدمتشو به ضیدش نشون داد ضیدش کارت عروسشو




تاریخ : سه شنبه 92/9/19 | 9:29 صبح | نویسنده : حمیدرضا عزیزی | نظر

سلامتی کسای که نمی زارن آذم زمین بخوره حتی تناب دار




تاریخ : چهارشنبه 92/9/13 | 11:6 صبح | نویسنده : حمیدرضا عزیزی | نظر

بین تو رنگین کمون چه فرقی هست وقتی هر دو هفت خطین




تاریخ : چهارشنبه 92/9/13 | 11:5 صبح | نویسنده : حمیدرضا عزیزی | نظر

عشق میگه : اگه بمیری منم میرم ولی رفیق میگه: اگه بمیرمم نمی زارم چیزیت بشه




تاریخ : چهارشنبه 92/9/13 | 11:4 صبح | نویسنده : حمیدرضا عزیزی | نظر

دکتر:عرق برای سلامتیت ضرر داره گفتم:برای سلامتی خودم نمی خورم برای سلامتی رفیقم می خورم




تاریخ : چهارشنبه 92/9/13 | 11:1 صبح | نویسنده : حمیدرضا عزیزی | نظر

 یه روز یه یارو زانتیا می خره میده یه درشو آبی کنن... از دور نیگا میکنه میگه نه نشد!... میده یه در دیگشو آبی میکنن ....از دور نیگا میکنه میگه نه نشد!... خلاصه میده همشو آبی میکنن میگه: آهان! حالا شد نیسان

 

    به یارو میگن درد عشق بدتره یادرد دندون میگه: هنوز تو اتوبوس شاشت نگرفته

 

   یارو میره زیر اقیانوس، کوسه میاد بهش میگه تو ترکی؟ یارو میگه از کجا فهمیدی؟ میگه: آخه اون کپسولی که پشتت گذاشتی مال آتیش نشانیه

   وقتی می رفتی بهار بود. تابستان نیامدی. پاییز شد. پاییز که نیامدی پاییز ماند. زمستان که نیایی باز پاییز می ماند. تو رو خدا فصل ها رو به هم نریز پاشو بیا دیگه

   یارو قزوینیه داشته دور یه درخت سریع می دویده .یکی بهش میگه واسه چی دور درخت میدوی . یارو میگه طبق قانون 5 نیوتن اگه با سرعت نور دور درخت بدوم می تونم به پشت خودم برسم

 

   یارو میره مهمونی، شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه: جاتو کجا بندازم تو اتاق نی نی خوبه؟ یارو با خودش فکر میکنه: کی حوصله گریه بچه داره. بعد به صاحب خونه میگه: نه ممنون همینجا تو حال خوبه! صبح پا میشه بره دشتشویی یهو یه دختر جیگر میبینه میگه: شما دختر فلانی هستین، اسمتون چیه؟ دختره میگه: نی نی. اسم شما چیه؟ یارو میگه: من خر من گاو من الاغ من نفهم

 

   پلیس به یارو: اینجا ماهی‌گیری قدغنه!!! یارو: ولی اینجا تابلو نزدین!!! پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین

   یه روز یه یارو داشته دنده عقب با ماشین از کوه میرفته بالا بهش میگن چرا دنده عقب میری میگه آخه می ترسم بالا جا نباشه نتونم دور بزنم بعدا وقتی می خواسته پایین بیاد باز می بینن داره دنده عقب می یاد میگن الان چرا دنده عقب می یای میگه اخه بالای کوه جا بود تونستم دور بزنم

 

 

  

 

دو تا دختر داشتند با هم صبحت می کردند. دختر اولی: تو چرا اینقدر به نامزدت علاقه نشون میدی؟ دختر دومی: می‌دونی، آخه اون پولداره، ... مهربونه، ... پولداره، ... جوونه، ... پولداره، ... قد بلنده، ... پولداره

   دختره میره تو کتاب فروشی میگه آقا ببخشید کتاب برتری زن بر مرد دارین؟ مرده نگاش میکنه میگه خانم شرمنده ما اینجا رمان تخییلی نمیفروشیم

   طرز تهیه دختر سالم مواد لازم . ...........اصلا ولش کن مواد رو حروم نکنیم

 

   برای صرف جویی در مصرف سوخت از خانمهای عزیز خواهشمندیم با اولین بوق سوار شوند

 

   مرد: چرا دعوامون میشه ، تو عصبانی نمیشی؟ -- زن: خودمو کنترل میکنم -- مرد: چجوری؟ -- زن: توالتو میشورم! -- مرد: چه ربطی داره؟ -- زن: آخه با مسواک تو میشورمش

   یارو از آسمون خراش میفته پایین مردم دورش جمع میشن میگن چی شده یارو میگه :هیچی بابا پوزه آسانسورمونو زدم

 

   یه بار یه خیارو خیارشور باهم میرفتند یه نفر از خیاره میپرسه این کیه باها ت میگه خواهرمه ترشیده

 

   یارو توی کوپه قطار با یک خانم قریبه همسفر بوده. شب خانمه میره تخت بالایی میخوابه و یارو تخت پایینی. نصفه شب خانمه میگه سردمه، کاش شما میتونستی میرفتی از مأمور قطار برام پتو میگرفتی. یارو میگه میخوایی خانم امشب فرض کنیم زن و شوهر هستیم تا هردومون گرم شیم؟ خانمه که همچین بگی نگی از پیشنهاد بدش نیومده بوده میگه باشه حاضرم. یارو میگه پس پاشو خودت برو پتو بگیر، برای منم یه چایی بیار

 

   خسیسه قله اورست را فتح میکنه خبر نگارا میگن چه اراده های داشتی...... میگه ای خدا لعنتش کنه اون که گفت اینجا نذری میدن

   پندی از یک داغ دیده: هرگز به علامت آبی و قرمز روی شیر توالت اعتماد نکن

 

   2تا یارو تصمیم میگیرن فارسی صحبت کنن اولی:پاشو دومی:نمی پاشم اولی:نمی پاشم چیه احمق پاشیده نمی شم درسته




تاریخ : یکشنبه 92/9/10 | 12:3 عصر | نویسنده : حمیدرضا عزیزی | نظر

دوستت دارم بی نهایت اما از این دوست داشتن دوست ندارم برات حصار یا زندان بسازم همونطور که از دوستی هیچ کس برای خودم حصار نمیسازم چون معتقدم عشق و دوست داشتن نهایت اعتماد و آزادی رو میاره و اسارت و مالکیت توی این زمینه اصلا معنایی نداره

 

   چشمهای درشت و زیبایت را که به من می دوزی و با لبهای زیبا آواز می خوانی . احساس می کنم که بیش از همیشه عاشقت هستم . تو زیبا ترین قورباغه ی این برکه ای این سیب، بهترین سیب، شکل سیب، سر سیب، کار سیب، گذاشتن سیب، یه سیب، آدم سیب، الافه سیب. حالا سیب هارو حذف کن. از اول بخونش

 

   باختنت بی گناهترین گناهم بود، یافتنت بهانه دلم و خواستنت نیازم و با تو بودن آرزویم و تو را گم کردن، پیدایش سراب بود. تو مانند پرستو آمدی و به دورترین دیار غربت رفتی. بی تو ثانیه ها تکراری شده اند و آیینه چیزی جز سراب را نشان نمی دهد و شقایق غریبی می کند و جاده در انتظار مسافر است و هنوز دلم بدون تو بهانه می گیرد و من آرزوهایم را عاشقانه زمزمه می کنم و منتظرت هستم

   زندگی عجیبه چون .... تا گریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه تا نخوای بری کسی نمی گه بمون تا نری قدرتوکسی نمیدونه تا نمیری کسی نمی بخشتت زندگی مثه شطرنج می مونه وقتی بلد نیستی همه بهت یاد میدن اما تا یاد گرفتی همه دوست دارن شکستت بدن انسان هم میتونه دایره باشه هم خط راست انتخاب با خودته تا ابد دور خودت بچرخی یا تا بی نهایت ادامه بدی

 

   کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بود، ای کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم ، ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه همه چیز را فراموش می کردم

   عشق مرگ نیست زندگی است. سخت نیست عین سادگی است. عشق عاشقانه های باد وگندم است . اولین پناهگاه کودکی آخرین پناهگاه آدم است. زندگی زیباست حتی اگر کور باشی ؟ خوش آهنگ است حتی اگر کر باشی مسحور کننده است حتی اگر فلج باشی؟ اما بی ارزش است اگرثانیه ای عاشق نباشی اگر می دانستی دل ترک خورده ی من با یاد چشمان بارانی ات شکسته تر می شود هیچ گاه به من پشت نمی کردی اگر می بینی کسی به روی تو لبخند نمی زند علت را در لبان فرو بسته خودت جستجو کن

 

   شخصی را به جهنم می بردند . در راه بر می گشت و به عقب خیره می شد . ناگهان خدا فرمود : او را به بهشت ببرید . فرشتگان پرسیدند چرا ؟ پروردگار فرمود : او چند بار به عقب نگاه کرد ... او امید به بخشش داشت

 

   سه نفر می میرن اولی میفرستن بهشت دومی رو میفرستن جهنم سومی رو میفرستن طویله میپرسند چرا؟ جواب میاد: اولی متاهل بوده دنیا براش جهنم بوده دومی مجرد بوده دنیا براش بهشت بوده سومی متاهل بوده زنش مرده مرتیکه الاغ رفته دوباره زن گرفته

   ترکه توی کوپه قطار با یک خانم قریبه همسفر بوده. شب خانمه میره تخت بالایی میخوابه و ترکه تخت پایینی. نصفه شب خانمه میگه سردمه، کاش شما میتونستی میرفتی از مأمور قطار برام پتو میگرفتی. ترکه میگه میخوایی خانم امشب فرض کنیم زن و شوهر هستیم تا هردومون گرم شیم؟ خانمه که همچین بگی نگی از پیشنهاد بدش نیومده بوده میگه باشه حاضرم. ترکه میگه پس پاشو خودت برو پتو بگیر، برای منم یه چایی بیار

   تواگه پائیز زردی واسه من بهار سبزی...تواگه هوای سردی واسه من همیشه گرمی...تواگه ابر سیاهی واسه من ابر بهاری...تواگه دشت گناهی واسه من یه بی گناهی... تواگه غرق نیازی واسه من یه بی نیازی...تواگه رفیق راهی واسه من یه تکیه گاهی

   ترکه موقع مرگش بچه هاشو جمع می کنه بهشون یه چوب می ده می گه بشکنید می شکنن. بعد یه دسته چوب می ده می شکنن.بیل می ده می گه بشکنید می شکنن. 10 تا دسته بیل می ده می گه بشکنید می شکنن.میلگرد می ده می شکنن.تیر اهن 14 می ده می شکنن. اخر می گه ترک بازی در نیارید می خوام نصیحتتون کنم




تاریخ : یکشنبه 92/9/10 | 12:2 عصر | نویسنده : حمیدرضا عزیزی | نظر

 در این دنیا کسی عاشق نمی مونه اخه هیچ کس از اون چیزی نمی دونه همه می خوان بگن که عاشق هستن ولی انگار همه دنیا پرستن کسی که عاشقه دنیا نداره اخه دل که با اون کاری نداره

   گفتند ستاره را نمی توان چید ... و آنان که باور کردند... برای چیدن ستاره ... حتی دستی دراز نکردند... اما باور کن ... که من به سوی زیباترین و دورترین ستاره... دست دراز کردم... و هر چند دستانم تهی ماند ... اما چشمانم لبریز ستاره شد

 

   لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ... تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ... لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ... که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ? لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پر شیار ... لمس کن لحظه هایم را ... تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم ? لمس کن این با تو نبودن ها را ? لمس کن ... لمس کن

 

   روی گلهای نرگس با یک مداد قرمز هزار دفعه نوشتم زندگی بی تو هرگز جویبارمی خشکد و ریگزارش می ماند انسان می میرد و یادگارش می ماند در کشور عشق هیچ کس رهبر نیست هیچ شاهی به گدایی سرور نیست چشم وقتی زیباست که پر از اشک باشد اشک وقتی زیباست که پر از عشق باشد عشق وقتی زیباست که برای تو باشد

 

   رشتیه به دوستش میگه تهران عجب جاییهااا...... از در ترمینال که می ری بیرون ... با یه ماشین آخرین سیستم می یان دنبالت .... بعد می برن بهترین رستوران شام می دن از اون ورم دربند و درکه و قلیون و حال بعدم بهترین هتل و چه تختی و رخت خوابی .. صبحم کلی پول می زارن تو جیبت و ..... ... رفیقش می گه : برو بابا ... تو که تاحالا تهران نرفتی ... می گه: من نرفتم خانمم که رفته

---------------------------- آفلاین های یاهو مسنجر . Offline yahoo . پیام جالب ----------------------------

   دویدمو دویدم به قلکم رسیدم زدم اونو شکستم ، تا پول بیاد به دستم هیچی نبود تو قلک ، بجز یه سوسک کوچک سوسکه بگم چیکار کرد؟ ترسیدو زود فرار کرد خونه ی اون خراب شد ، دلم واسش کباب شد دویدمو دویدم رفتم برای سوسکه قلک نو خریدم

   چشمانم خیس است دستانم میلرزد به تو خیره می شوم و تو آرام تر از همیشه نگاهم می کنی بی آنکه چیزی بگویی و من خیره به چشمانت. چشمانت تنها چیزی است که از عکس پاره شده ات در دستانم به جا مانده

 

   ترکه میره مهمونی، شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه: جاتو کجا بندازم تو اتاق نی نی خوبه؟ ترکه با خودش فکر میکنه: کی حوصله گریه بچه داره. بعد به صاحب خونه میگه: نه ممنون همینجا تو حال خوبه! صبح پا میشه بره دشتشویی یهو یه دختر جیگر میبینه میگه: شما دختر فلانی هستین، اسمتون چیه؟ دختره میگه: نی نی. اسم شما چیه؟ ترکه میگه: من خر من گاو من الاغ من نفهم

   وقتی که خدا داشت منو بدرقه می کرد بهم گفت: جایی که میری مردمی داره که میشکوننت ، نکنه غصه بخوری ، من همه جا باهاتم تو تنها نیستی تو کوله بارت عشق می ذارم که بگذری، قلب میذارم که جا بدی ، اشک میدم که همراهیت کنه و مرگ که بدونی برمگردی پیشم

   یه روز یه ترکه داشته دنده عقب با ماشین از کوه میرفته بالا بهش میگن چرا دنده عقب میری میگه آخه می ترسم بالا جا نباشه نتونم دور بزنم بعدا وقتی می خواسته پایین بیاد باز می بینن داره دنده عقب می یاد میگن الان چرا دنده عقب می یای میگه اخه بالای کوه جا بود تونستم دور بزنم

 

   دهقان فداکار پیر شده ، فداکاریش تموم شده ، چوپان دروغگو عزیز شده ، شنگول و منگول گرگ شدن ،کبری تصمیم گرفته دماغش رو عمل کنه ، روباه با کلاغ دستشون توی یه کاسه شده ، حسنک رفته شهر دنبال کار ولی معتاد شده ، ما ایرانی ها چمون شده؟؟؟؟

 

   خیلی ها با هم زندگی می کنن خیلی ها با هم آشنا می شن خیلی ها همدیگر رو دوست دارن اما وقتی جدایی پیش میاد همه میذارن پای قسمت و قضا و قدر هیچ کس دنبال این نیست که این قسمت رو تغییر بده بخاطر باهم بودن، همه راه تحمل رو پیش می گیرن. زندگی خلاف جهت رودخونه کار هر ماهی نیست فقط ماهی دریایی دل این کار رو داره

 




تاریخ : یکشنبه 92/9/10 | 12:1 عصر | نویسنده : حمیدرضا عزیزی | نظر

  • بک لینک | قالب وبلاگ | گسیختن
  • کد ماوس

    
  • از قدیم تا کنون
  • پیچک